تــــو آمـــــدی. تو آرام آمدی نرم و بی صدا مثل قطره ای باران بر قلبم چکیدی به سان برف آرام آرام در من ذوب شدی تکه ای از وجودم شدی. در این سنگستان نمی دانم تو را چه بنامم تو که آمدی آرام شدم چیزی در درونم خواند این آغاز دوست داشتن است. ادامه مطلب
درباره این سایت